تلنگر!!!
به حکیمی گفتند:
- از زور گرسنگی مجبورشدیم کوزه سفالین یادگار سیصدساله ی اجدادمان را بفروشیم .
حکیم گفت:
*خدا روزیتان را سیصدسال پیش کنار گذاشته و اینگونه ناسپاسی می کنید.
إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ
مثل ارّه باش نه تیشه
تا حالا هنگام ارّه کردن چوب دقت کرده اید؛
وقتی چوبی را با ارّه دو قسمت می کنیم در حین ارّه کردن ملاحظه می کنید که ذرات چوب به هردو طرف ریخته می شود اما برعکس تیشه خرده ها را فقط جلوی خودش می ریزد.
این یعنی یه درس از طبیعت….
طبیعت داره به ما درس «عدالت» یاد می ده …
حواسمون باشه همه جا عدالت رو رعایت کینم حتی در موارد کوچک و کم اهمیت…
آموزه اول از امام سجاد(ع)
آموزه اول:
پرهیز از به رخ کشیدن عیب ها
من رمی الناس بما فیهم رموه بما لیس فیه، هر کس به مردم عیبی را نسبت دهدکه واقعاً دارای آن عیب هستند، نهایتاً مردم به او عیبی را که ندارد، نسبت خواهند داد.
(میزان الحکمه ج ۱ ص ۱۵۹)
دستگاه آفرینش به گونه ای طراحی شده که حرکت جریان باطل را برنمی تابد. ظلم از جمله مهم ترین جریانات باطل است که مصداق بارز آن عیب جویی و عیب گویی است و معمولا در اشخاص بیمار دل و کوتاه نظر ظهور و بروز پیدا می کند.
شخص عیب جو، خود اولین قربانی است که در حرکت جریان حق، از مسیر صحیح کاروان هستی، منحرف گشته و از مراتب کمال سقوط می کند. منشأ چنین حالت و روحیه ای در واقع به این برمی گردد که آدمی خود را خوب نمی شناسد و توجه ندارد به اینکه خودش به مراتب بیش از دیگران نقص و عیب دارد. (نهج البلاغه، حکمت ۳۴۹)
از امام ششم نیز نقل است که: هرگاه دیدید کسی گناهان و عیب مردم را می جوید و گناهان خویش را از یاد برده، بدانید که گرفتار مکر خدا شده است. (میزان الحکمه ج ۲ ص ۷۵۷)
منبع : روزنامه کیهان
عیب کس منگر به عیب خود ببین
لزوم شناخت امام زمان
روايتى را شيعه و سنى از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل نموده اند و مورد قبول همگان است به طورى كه علامه امينى در الغدير « جلد 10 ص 360.» مىنويسد (… لَم يَختَلِفْ في ذلِكَ إثنانَ ولا انّ أحداً خالَجَهُ في ذلكَ شَكٌّ) دو نفر مسلمان هم در اين حديث اختلاف ندارند و نسبت به صدور اين حديث از رسول خدا صلى الله عليه و آله احدى يافت نمىشود كه شك و شبه هاى داشته باشد و علامه امينى حدود ده كتاب از صحاح أهل سنت نام مى برد كه اين حديث را نقل نموده اند. متن حديث از اين قرار است:
قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله: مَن ماتَ وَلَم يَعرِفْ امامَ زَمانِهِ ماتَ مِيتَةً جاهلّيةً.
كسى كه بميرد و امام زمان خويش را نشناسد، مرگ او مرگ جاهليت است.
كلينى قدس سره محدث بزرگ جهان تشيع در اصول كافى « ج 1 ص 376.» نيز چندين روايت نزديك به
همين مضمون از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل نموده كه من جمله اين حديث است كه راوى از امام صادق عليه السلام سؤال مىكند « اصول کافی جلد1،: ص 377» آيا اين روايت (من مات…) را پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده اند؟
حضرت فرمود: بلى، عرض مى كند مراد از مرگ جاهليت چيست؟ يعنى مى ميرد در حالى كه امام خود را نشناخته و به او جاهل بوده؟ و يا به مرگ جاهليه جهلاء (همچون مردمى كه در زمان جاهليت به سر مى بردند و فاقد دين و شرف و انسانيت بودند) خواهد مرد؟
حضرت فرمود: مراد از جاهليت كفر و نفاق و ضلال است.
و علامه امينى در توضيح ذيل حديث يعنى (ميتة جاهلية) مى نويسد « الغدير: ج 10، ص 361.» (إنّما هِيَ شَّرُ ميتةٍ، ميتَةُ كُفْرٍ وَالِحادٍ) بدترين نوع مرگ است يعنى مردن در حال كفر و عناد و لجاج.
مفاد اين روايت هر مسلمانى را ملزم مى كند تا مسأله امامت، مخصوصاً امام زمان خويش را پىگيرى كند و اگر آن امامى را كه بايد بشناسد و از او پيروى كند نشناخت و با حق آشنا نشد و از دنيا رفت، اسلام او مقبول نيست و هم چون افراد زمان جاهليت است كه اسلام نياوردند و در حال كفر و الحاد از دنيا رفتند.
در کتاب شيعه شناسى و پاسخ به شبهات جلد1صفحه 405 درباره رهبرى در اسلام مینویسد:
رهبرى در اسلام تفاوت اساسى و جوهرى با ديدگاه مادّيون و ملحدان دارد.
رهبرى نزد مادّيون در محدوده اداره شئون زندگى مادى بشر خلاصه مىشود، ولى در اسلام، رهبرى در عرصههاى مختلف مؤثر است كه به برخى از آنها اشاره مىكنيم:
1- عمل براى دنيا
با قطع نظر از بهشت و دوزخ و عوالم ديگر، بشر در اين دنيا نياز به رهبرى دارد تا امورش را نظاممند كند. اين همان موردى است كه مادّيون رهبرى را در آن محصور كرده اند و اسلام نيز اگر به آن نظر و توجه دارد، با نگاهى استقلالى نيست، بلكه از آن جهت كه دنيا پل و معبر و مزرعه اى است براى آخرت، دنيا را نگريسته و براى آن برنامه ريزى مىكند.
اهميت اسلام به اداره شئون دنيوى بشر را مىتوان از دو زاويه نگريست:
الف) گسترش عدل و رفع ظلم: خداوند متعال مىفرمايد: وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ؛ « نساء (4) آيه 58.» «و چون ميان مردم حكم كنيد به عدالت داورى كنيد.»
ب) بهره مندى دنيوى: خداوند متعال مىفرمايد: قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ؛ « نساء (4) آيه 58.» «بگو چه كسى زينتهاى خدا را كه براى بندگانش آفريد حرام كرده و از صرف روزى حلال و پاكيزه منع كرده است.»
2- عمل براى آخرت
مادّيون از آن جا كه عالم دنيا را از مبدأ و معاد جدا كرده اند، تنها توجه و كوشش خود را به عالم طبيعت معطوف داشته اند، ولى اسلام از آن جا كه معتقد به مبدأ و معاد است، مردم را به عمل براى عالمى ديگر- كه عظيمتر از عالم دنياست- نيز دعوت مى كند و دنيا را در حقيقت مقدّمه اى براى عالم آخرت مى داند. قرآن به اين حقيقت مهمّ اشاره كرده است؛ آن جا كه مىفرمايد: وَ لَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولى؛ « ضحى (93) آيه 4.» و هر آينه آخرت برای تو از دنيا بهتر است. و نيز مىفرمايد: وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ؛ « عنكبوت (29) آيه 64.» «اين زندگانى چند روزه دنيا لهو و بازيچهاى بيش نيست و زندگانى به حقيقت دار آخرت است.» اسلام توجهى كه به رهبرى دارد، اين جنبه را نيز در نظر گرفته و رهبر را راه گشاى سعادت اخروى مى داند.
3- كمال و ارتقاى عملى
مادّيون غير از مسائل مادى، هرگز چيزى را به عنوان ارزشهاى اخلاقى و روحى قبول ندارند، ولى اسلام به دليل اصل قرار دادن اعتقاد به مبدأ و معاد و نيز باور به حقيقتى به نام روح، به ارزشهاى اخلاقى و معنوى، توجه خاصى كرده است. از همين رو رهبرانى الهى تربيت كرده تا بتواند مجتمع اسلامى را در اين زمينه نيز رهبرى نمايد.
4- اجراى احكام
اسلام دينى است شمول گرا كه در تمام زمينه ها حكم و دستورهايى دارد. يكى ازديدگاههاى اسلام در خصوص رهبرى اين است كه وظيفه رهبر را پياده كردن احكام و دستورهاى الهى در سطح كلّ جامعه بشرى مى داند و اين مورد، تمام زمينه هاى پيشين را پوشش مى دهد، زيرا تطبيق و پياده كردن احكام موجب رفاه دنيوى، سعادت اخروى و كمال نفسانى انسان مى گردد.
از اين جا به خوبى روشن مىگردد كه چرا روايات و دعاهاى وارده از معصومين عليهم السلام تعبيرهاى بلندى از امام و امامت نموده و براى رهبرى در جامعه اسلامى وظايف سنگينى را در نظر گرفته اند. حال با در نظر گرفتن چنين وظايفى مى توان امر امامت و رهبرى جامعه را به مردم واگذاشت؟؟
مشاهده شده در کتاب: دوازده گفتار درباره حضرت مهدى ع /حسین اوسطی/صفحه 29
روشن فکری
این روزها دلم خیلی گرفته موضوعی بدجور منو رنجونده ؛ در تعجبم که شخصیتی همچون پیامبر عظیم الشأن اسلام ،الگوی نمونه معرفی شده در قرآن ، وقتی در آستانه سفر آخرت قرار گرفت، سپاهی را تدارک دید تا به مرز روم اعزام کند.فرمانده این سپاه ، جوان 18 ساله ای به نام اسامه بن زید بود و تمامی بزرگان مهاجرین و انصار- همچون ابوبکر و عمر و ابوعبیده - سرباز او بودند.
پیامبر صلوات الله علیهم اجمعین از تشکیل این سپاه دو هدف اساسی را دنبال می کرد:
1- دور کردن تمامی معارضینی که بالقوه امکان مخالفت با خلافت امام علی علیه السلام را داشتند ؛
2- روشن کردن این مطلب که امارت و فرماندهی ، مربوط به شخصیت افراد است و ربطی به جوانی و پیری او ندارد.
متأسفانه ، غوغاسالارانی که با رحلت پیامبر (صلوات الله علیهم اجمعین) آماده غصب خلافت شده بودند و به هدف پیامبر (صلوات الله علیهم اجمعین) از اعزام جیش اسامه پی برده بودند ، با انواع ترفند ها ، اعزام سپاه را به تأخیر انداختند تا زمان رحلت رسول الله (صلوات الله علیهم اجمعین) فرا رسد.(برگرفته از کتاب در محضر خورشید)
این مطالب را یادآور شدم تا بزرگان و مسئولان کارهای اجرایی بدانند ، دادن مسئولیتی به شخصی ربطی به سن و موقعیت او ندارد بلکه به تخصص او ربط دارد.
باشد که عاقلان پندگیرند….
بالاترین نگهبان حیثیت چیست؟
آبرو در کلام قیصر روم؛
بالاترین نگهبان حیثیت چیست؟
قیصر روم به کشیشی گفت : بالاترین حکمت چیست ؟ گفت : شناختن قدر خویش ، پرسید کاملترین عقل کدام است ؟ گفت از حدود علم تجاوز نکردن ، سؤال کرد : بیشترین حلم چیست ؟ گفت بردباری در مقابل دشنام ، پرسید : بالاترین نگهبان حیثیت چیست ؟ گفت نگهداشتن آبرو …..
میلاد رسول اکرم و خیانت جدید داعش!
از ازل بر همه ذرات جهان تا عرصات رسد از آبروی آل محمد برکات
وه چه بدبخت و سیه روی بود آنکه ز جهل بشنود نام محمد نفرستد صلوات
مولودی که آمدنش جهان را غرق شادی و سرور کرد!
گویا اتفاقی افتاده، آسمان رحمت الهی طراوتی ویژه به خود گرفته، فرشتگان با گُل لبخندی که بر لب دارند شادی درون خویش را به یگدیگر هدیه می بخشند، نوای دل آنها حکایت از آمدن مولودی فرخنده و نورانی دارد، مولودی که روشنی دلش چشم آفتاب را به خود خیره کرده است.
پیامبری که با صفای باطن و عملکرد زیبای خویش شایسته این مقام بود که از سوی خداوند عالم به عنوان برترین الگو و اسوه برای بشر معرفی شود و در کلام نورانی حضرت حق این گونه ستایش شود: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِیراً»؛1
رسول خدا براى شما در زندگى سرمشق نیكویى بود، براى آنها كه امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند، و خدا را بسیار یاد مىكنند.
دعای عجیب پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای دوستان و دشمنان!
هر فردی برای زندگی از الگویی تبعیت می کند. در این میان، شخصیت ها بیشترین تأثیر را بر الگوبرداری فرد دارند از این رو فرد گاهی از نزدیکان خویش تأسی جسته و آنان را الگوی خویش قرار می دهد و گاه هنرمند و یا ورزشکار مشهوری یکه تاز میدان الگوپذیری اش قرار می گیرد. در این میان عده ای نیز از اعتقادات مذهبیشان کمک گرفته و پیشوایان دینشان را الگوی زندگی خویش قرار می دهند.
انتخاب الگوی مناسب در رفتارهای کوچک و بزرگ اخلاقی، از نحوه لباس پوشیدن تا کارهای بزرگ فرهنگی، تبلیغی، مبارزاتی، در میدان وسیع زندگی، کارایی دارد. پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) عالی ترین سرمشق اخلاقی برای دنیای بشریت است چرا که الگو بودن ایشان از سوی خداوند مورد تأیید قرار گرفته است. قرآن مجید رسول گرامی(صلی الله علیه وآله) را اسوه اخلاق و رفتار مسلمانان معرفی نموده است: (لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ)(احزاب: 21) قطعاً برای شما در (اقتدا به) رسول خدا سرمشقی نیکوست.