اخلاق خانوادگي امام باقر عليه السّلام
03 آذر 1393
امام محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابيطالب ـ عليه السّلام ـ امام پنجم شيعيان جهان است؛ لقبش باقر و كنيهاش ابوجعفر، نوة دختري امام حسن مجتبي ـ عليه السّلام ـ و نوة پسري امام حسين ـ عليه السّلام ـ . پدرش امام سجاد و مادرش فاطمه (ام عبدالله) دختر امام مجتبي ـ عليه السّلام ـ است[1] و نخستين كسي است كه هم از نظر پدر و هم از نظر مادر علوي و فاطمي است . امام محمد باقر در سال 57 هجري قمري در شهر مدينه به دنيا آمد در واقعة جانسوز كربلا 4 ساله بود و در سال 114 هجري قمري در همان مدينه به شهادت رسيد و در قبرستان بقيع در كنار پدرش (امام سجاد ـ عليه السّلام ـ ) و جدش (امام حسن مجتبي ـ عليه السّلام ـ ) به خاك سپرده شد.[2]
امام باقر به لحاظ ويژگيهاي اخلاقي و برتريهاي علمي در زمان خود شهرت فراواني يافت.[3] و قبل از ولادتش مورد عنايت خاص پيامبر و امامان قبل از خود بود. جابر بن عبدالله انصاري سلام خاص رسول گرامي اسلام را به امام باقر ـ عليه السّلام ـ رساند.[4] در زهد و علم و عظمت و فضيلت سرآمد بني هاشم بود و مقام علمي و اخلاقي او مورد تصديق دوست و دشمن بود بسياري از بزرگان صحابه و تابعين از محضر آن حضرت مستفيض شده و كتب دانشمندان و مورخان اهل سنت نيز پر از سخنان گهربار آن پيشواي بزرگ است.[5] اكنون به برخي از خصوصيات رفتاري حضرت در خانواده و روش و سيره حضرت در تربيت فرزندان يا نوع رابطة با آنها ميپردازيم.
1. مقدمات
حضرت در برخي روايات علاوه بر توجه به ايجاد زمينههاي مناسب قبل از ازدواج و قبل از تولد فرزند به مسائل تربيتي از روزهاي آغازين تولد اشاره كرده و نكات مهمي را سفارش كردهاند ؛ مانند گفتن اذان و اقامه در گوش راست و چپ كودك، عقيقه كردن و انتخاب نام نيكو، تأثير شير مادر در تربيت كه در اين موارد نقش مادر مهمتر است. اما از دوران نوجواني نقش پدر مهمتر ميشود به ويژه در مورد پسران.[6]
2. محبت به كودكان
نياز كودكان به محبت از ضروريترين نيازهاي عاطفي است كه ميتوان با بوسيدن، در آغوش گرفتن، گفتن جملات زيبا و محبتآميز، خريدن هديه و اسباب بازي، همبازي شدن با آنها و… به اين نيازها پاسخ گفت. اين مسائل را امام باقر ـ عليه السّلام ـ در مورد فرزند كوچك خود امام صادق ـ عليه السّلام ـ رعايت می کرد. محمد بن مسلم نقل ميكند كه در خدمت امام باقر ـ عليه السّلام ـ بودم. در اين هنگام فرزند (خردسالش) جعفر ـ عليه السّلام ـ وارد شد… و در دستش عصايي بود كه با آن بازي ميكرد. امام باقر ـ عليه السّلام ـ او را به گرمي در آغوش گرفت و به سينة خود فشرد و خطاب به او فرمود: پدر و مادرم فدايت… در اين هنگام جعفر ـ عليه السّلام ـ خنديد.[7]
3. ستايش از فرزند صالح
تشويق و ستايش از كارهاي نيك فرزندان موجب احساس موفقيت و باعث ايجاد انگيزة قوي در تكرار آنهاست به ويژه اگر در موقعيت مناسبي صورت گيرد. طاهر يكي از اصحاب امام باقر ـ عليه السّلام ـ نقل ميكند كه در محضر امام نشسته بودم كه فرزندش جعفر ـ عليه السّلام ـ وارد شد. امام باقر فرمود: او بهترين مخلوقات خداوند است.[8] حضرت نزد اصحاب خود فرزندش را با جملاتي بسيار نيكو مورد محبت و تشويق قرار داد.
4. نصيحت فرزند.
والدين با اين صحبتها و نصيحتها علاوه بر اينكه رهنمودهاي مهم و تجربههاي باارزش خود را ره توشه فرزندان خويش ميكنند زمينة ايجاد روابط صميمي را نيز فراهم ميآورند و به فرزندان نزديك ميشوند. و ضمن آگاهي از مشكلات آنها در حل آن نيز به فرزندان ياري ميرسانند. اين نكتة مهم است كه پدر و مادر بايد رابطة دوستانه و صميمي با فرزندان داشته باشند ولي دوست نباشند. همانطور كه دوست رابطة صميمي دارد ولي پدر و مادر نيست. جايگاه دوست با جايگاه پدر و مادر يكي نيست و همچنين دوست مهمتر از پدر و مادر نيست بنابراين پدر و مادر بايد با هوشياري كامل ضمن حفظ ابهت و شخصيت خود در نزديك شدن به فرزندان و ايجاد رابطة صميمي با آنها بكوشند و ضمناً فرزندان ضمن رعايت ادب و احترام والدين، با آنها صميمي باشند. در بسياري روايات هست كه امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرزندانشان را به صورت فردي يا جمعي خطاب كرده و نصايحي مشفقانه ميفرمودند[9] مثلاً ميفرمود: «فرزندم از كسالت و اندوه بپرهيز كه اين دو كليد هر شري است…».[10] سفيان ثوري از امام صادق ـ عليه السّلام ـ خواست تا او را نصيحت فرمايد امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: «اي سفيان! پدر مرا به سه چيز سفارش و از سه چيز برحذر ميداشت. از جمله سفارشات اين بود كه فرزندم هر كه با رفيق بد همراه شود سالم نميماند و هر كه در محلهاي اتهام برود مورد اتهام قرار ميگيرد و هر كه بر زبان خود كنترل نداشته باشد پشيمان ميشود.[11]
5. ايجاد آرامش در خانواده
بيترديد روابط خوب والدين با هم و نوع رفتار آنها با فرزندان در ايجاد فضاي مناسب و آرام بعنوان زمينة خوشبختي و پيشرفت و رسيدن به آرزوها بسيار مهم است و برعكس نزاعهاي خانوادگي و اختلاف والدين و نبودن صميميت و آرامش علاوه بر ايجاد فضاي اضطراب و يأس موجب عدم اعتماد به نفس در فرزندان، دوري از خانواده، افتادن در دامهاي اجتماعي و به مخاطره انداختن تربيت فرزندان ميشود .پيامدهاي مثبت روابط خوب و پيامدهاي منفي روابط سرد بر همة اعضاء خانواده تأثير دارد. امام باقر ـ عليه السّلام ـ سفارش ميكند كه در خانواده هم احسان و نيكي و خوشرفتاري لازم است و هم اينكه اين خوشرفتاري را به بهترين وجه ممكن ابراز كردن. لذا ميفرمايند: «من حسن برّه باهله زيد في عمره»[12] يعني هر كس با روشي نيكو و پسنديده به همسر و فرزندان خود نيكي كند عمرش طولاني ميشود.
6. عمل كردن به گفتههاي خود
در خانواده آنچه بيش از گفتار و نصيحت تأثير دارد عمل است. اساسيترين عامل تربيت در سيرة معصومين و مهمترين راز موفقيت آنها در خانواده عمل آنها بود. آن بزرگواران با پايبندي به گفتار و نصايح خود بهترين الگوي رفتاري براي فرزندان و خانواده و اصحاب خويش بودند. مثلاً اگر پدر خانواده در حضور فرزندان و همسر خود صدقه دهد يا در انجام واجبات ديني كوشا باشد يا نماز اول وقت بجا آورد تأثير آن و الگو شدن اين رفتار سريعتر از آن است كه فقط آنها را به اين امور سفارش كند. فرزند بزرگوار امام باقر ـ عليه السّلام ـ نقل ميكند كه «روزي بر پدرم وارد شدم و مشاهده كردم كه هشت هزار دينار طلا صدقه داده به تهيدستان مدينه و اهل خانهاي را كه تعداد آنها به يازده نفر ميرسيد آزاد كرده است.»[13] در روايتي ديگر نيز امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل كرده است «من پيوسته رختخواب پدرم را پهن ميكردم و منتظر ميماندم تا ايشان به رختخواب بروند و بخوابند و سپس بر ميخواستم و به رختخواب خود ميرفتم. شبي آن حضرت تأخير كرد و من در طلب او به مسجد رفتم در حالي كه مردم خواب بودند او را در حال سجده ديدم و غير او كسي در مسجد نبود. من صداي او را ميشنيدم كه (دعا)ميفرمود…».[14]
پی نوشت ها:
[1] . شيخ مفيد، الارشاد، مؤسسة آل البيت، قم، 1413 هجري، ج 2، ص 157 و 158 ، اربلي، علي بن عيسي، كشف الغمه في معرفة الائمه، نشر ادب الحوزه ج 2، ص 318 و 319.
[2] . شيخ مفيد، همان، كشف الغمه همان.
[3] . پيشوايي، مهدي، سيره پيشوايان، مؤسسة امام صادق ـ عليه السّلام ـ ، قم، چاپ 13، ص 306 به نقل از مناقب ابن شهر آشوب.
[4] . مجلسي، بحارالانوار، الطبعة الثانيه، تهران، المكتبة الاسلاميه، ج 46، ص 266، الارشاد، همان، ص 159 ،كشف الغمه، همان،ص 321.
[5] . سيرة پيشوايان، همان، ص 310 و 311.
[6] . مراجعه كنيد به احاديث فراوان در جلد 15 وسائل الشيعه و جلد 8 تهذيب الاحكام.
[7] . مجلسي، بحارالانوار، ج 47، ص 15.
[8] . همان.
[9] . بحراني، سيد هاشم، حلية الابرار، المطبعةالعلميه، قم، ج 2، ص 126 و 127.
[10] . كشف الغمه، همان، ص 341.
[11] . شيخ صدوق،الخصال، ص 169.
[12] . مراجعه كنيد به احاديث حضرت در تحف العقول.
[13] . مجلسي، بحارالانوار، ج 46، ص 290.
[14] . حلية الابرار، همان، ج 2، ص 330.